۲-۲-۹- ادراک از خدا از نظر روان تحلیل گران
نظریههای روان تحلیلی حجم قابل توجهی از پژوهش پیرامون مفهوم خدا را تشکیل می دهند(جیمز[۱]،۲۰۰۹). فروید معتقد است خداوند در ذهن کودکان به شکل پدر نمود پیدا می کند ودر واقع کودکان در جریان حل عقده ادیب پیرو واقعی خویش را به پدر آسمانی شان فرافکنی می کنند(یونگ[۲]، ۱۹۶۹ به نقل از اسپلیکا وهمکاران، ۲۰۰۹) نیز ظاهرا به وجود فرافکنی هایی از پدر دنیای فرد به تصویر خداوند او موافق است اما او احساس می کرد که الگوها نیز نقش مهمی در شکل گیری تصویر خداوند ایجاد می کنند گرچه مورد آزمون قرار گرفتن نظریههای روان تحلیل گرانه فروید ویونگ در مورد منشا وتحول مفهوم خدا بسیار مشکل است اما نکته قابل توجه در این نظریات آن است که باید پیوند قطعی بین آنچه کودکان در پدر واقعی خود می بینند تصویری که خداوند در ذهن خود خلق می کنند وجود داشته باشد (اسپلیکا[۳] وهمکاران ،۲۰۰۹).
با آنکه رویکردهای روان تحلیل گری برای تبیین شکل گیری مفهوم خداوند به تعاریف روان تحلیل گرایانه علاقه مندند، اما پژوهشهای مربوط به این رویکرد به دلیل مشکلات وکاستی ها مفهومی وروش شناختی ومبانی نظریههای تئوریکی ناکافی مورد انتقاد گرفته اند. (گورسوچ،[۴]۲۰۱۰) برخی از تحقیقات که مفهوم خداوند را در فرهنگهای غربی مورد بررسی قرار داده اند این فرض که کودکان خداوند را به صورت یک مرد تصور می نمایند تایید می کند.(فوستر[۵] وکاتینگ،۲۰۱۳). احتمالا در دخترها بیش از پسرها می توان شواهدی مبنی بر این دیدگاه پیدا کرد(روزنزن[۶]،۲۰۰۷) اما (ورگوت وتمای ،[۷]۲۰۰۹). معتقدند ممکن است تصویر خدا بیشتر شبیه مادر باشد تا پدر. ( رابرت[۸] ،۲۰۱۰ ) در پژوهشهای خود همخوانی بین تصور خدا وتصور خویشتن گزارش کرد او معتقد است کودکانی که خود پنداره مثبت تری برخوردارند در ذهن خود تصویر پروردگار مهربانی را نقاشی می کنند وبر عکس خدایی غضبناک وطرد کننده با عزت نفس پایین در کودکان وداشتن تصویر مثبت از خداوند در او عشق وگرمی می باشد. (گادین هالز[۹]،۲۰۰۸) نیز بر اهمیت والدین در شکل گیری مفهوم خدای کودکان هم به صورت مستقیم وهم غیر مستقیم تاکید کردند، ونتایج بررسی ها نشان می دهد که مفهوم خدادر دختران نسبت به پسران با اسنادها وسبک تربیتی آنها همبستگی نزدیک تری دارد. نتایج بررسیهای (هول ودوناهی[۱۰] ۲۰۰۷) نشان داد که سبک فرزند پروری والدین بر مفهوم خدای جوانان تاثیر بسزایی دارد مخصوصا تصویر خدای مهربان پدر ومادرها بر تصویر کودکان نشان می دهد از پدر ومادر به عنوان مهربان اثر دارد به این ترتیب در حقیقت سبک والدین ومفهوم خداوند پدر ومادرها پیش گویی کننده تصویر خدای کودکان است، این ارتباط صرف نظر از طبقه اجتماعی،مذهب،گرایش کلیسا وسن وجود داشت. هول ودوناهی (۲۰۰۹ ) همچنین معتقدند که آزمودنی هایشان گرایش محکمی وجود دارد که خداوند را به عنوان مظهر عشق ومهربانی (مادرانه )و نه به عنوان منبع قدرت واقتدار ادراک نمایند (پدرانه ) با این اوصاف به نظر می رسد مادران نقش مهمی در مفهوم خدای کودکان بخصوص دخترها ایفا می نماید. یک بررسی نشان می دهد که معلمان ممکن است در تحول مفهوم خدای کودکان نقششان مهم تر از والدین باشد (فیدیا وایدما [۱۱]۲۰۰۹) گزارش کردند کودکان کودکستانی که رابطه نزدیک تری با مربی خود داشتند خداوند را مهربان تر درک می کردند در حالی که روابط مادر فرزند پیش گویی کننده مهمی در این پژوهش هایی که با هدف بررسی تاثیر خداوند انجام دادند نتیجه گرفتند،